
- اگر هنوز دنبال کسی میگردی که زندگی تو را تغییر بدهد.. به آینه نگاه کن..

![]() |
داستانک: تفاوت به چه قیمتی؟!گروه: فرهنگی و اجتماعی تاریخ درج: 1392/06/16 نویسنده: مدیر سایت منبع: ناشناس تعداد بازدید: 1232 |
شیوانا در گوشه ای از بازار مشغول خرید بود. جوانی با لباس رنگی و سر و صورتی که آرایشی عجیب داشت، در کنار او ایستاد و.. |
شیوانا در گوشه ای از بازار مشغول خرید بود. جوانی با لباس رنگی و سر و صورتی که آرایشی عجیب داشت، در کنار او ایستاد و در حالی که سعی می کرد توجه دیگران را به خود جلب کند با صدای بلند به شیوانا گفت:
استاد ! من می خواهم مثل بقیه نباشم . یعنی وقتی مثل بقیه باشم به چشم نمی آیم و کسی به من توجه نمی کند. برای همین خودم را متفاوت کرده ام. لباسم را به صورت عجیب و غریب رنگی کرده ام و سر... و صورتم را به این صورت آرایش داده ام. به هر حال به عنوان یک انسان حق دارم هر طور دلم می خواهد خودم را آرایش کنم آیا شما موافق نیستید؟ ![]() . . شیوانا نگاهی به پسر جوان انداخت و با تبسم گفت: موافقت یا مخالفت من دردی از توهمات ذهنی تو دوا نمی کند. اما نصیحتی دارم و آن این است که اگر می خواهی متفاوت باشی لااقل قشنگ متفاوت باش! نظر مردم همانطور که به چیزهای قشنگ و جذاب جلب می شود، به سمت چیزهای زشت و بد منظر و هراس انگیز نیز به صورت مقطعی جلب می شود. دلیلی ندارد که برای جلب نظر مردم آن ها را بترسانی و یا حسی چندش آور و ناخوشایند در دل آن ها زنده کنی! تو متفاوت باش! اما تفاوتی قشنگ و زیبا و کاری کن که اطرافیان از تفاوت تو شاد شوند و آرامش یابند نه این که بترسند و احساس نا امنی و وحشت بر آن ها غالب شود. اگر می بینی بعضی نسبت به قیافه تو احساس خطر می کنند و جبهه می گیرند و علیه تو اقدام می کنند دلیلش آن نیست که تو زیبا و خیره کننده شده ای. دلیلش فقط این است که می ترسند به آن ها یا خانواده شان یا زیبایی های فرهنگ و سنتشان آسیب برسانی. به عنوان یک انسان حق داری متفاوت باشی ، اما قشنگ متفاوت باش!
|


نظرات بینندگان
نظر شما:
